قرار است بسیاری از ساعات عمر خود را به صورت فشرده صرف راهاندازی یک استارتاپ کنیم؛
پس هرچقدر از چالشهای این مسیر آگاهی پیدا کنیم به نفع ماست. برخی از نکات مهمی که باید در این مسیر پر فراز و نشیب در نظر داشته باشیم بدین شرح است:
نبود منابع مالی کافی
بسیاری از استارتاپها به دلیل نبود منابع مالی یا هدر دادن منابع مالی دچار مشکل میشوند. معمولا موسسان، مهارت مدیریت مالی را ندارند و از طرفی استراتژیهای نادرستی را در راهبری استارتاپ خود اتخاذ میکنند که درنهایت باعث هدر رفتن منابع مالی میشود.
تیم ضعیف
برای راهاندازی یک استارتاپ در طول زمان نیاز به تشکیل یک تیم چند منظوره داریم. معمولا یکی از مهمترین عواملی که سرمایهگذاران به آن توجه میکنند تیم کاری و توانایی این تیم در عبور از بحرانهای مسیر کارآفرینی است. بسیاری از استارتاپها به دلیل عدم انگیزه و مشکلات بین فردی منحل میشوند.
محصولی اشتباه
استارتاپها محصولی را تولید میکنند که اصلا کسی به آن نیاز ندارد. با استفاده از تکنیکهای اعتبارسنجی میشود از این کار اجتناب کرد.
زمانبندی نادرست
هدف از بیان این هشدار این است که شاید ما در زمان نادرستی اقدامی را انجام دهیم. مثلا ارائه محصول در زمان نامناسب یا تولید محصولی که مربوط به آینده است و نیاز بازار امروز نیست. اینها همه مواردی هستند که ممکن است باعث شکست شوند.
نبود مشتری به اندازه کافی
ممکن است محصول مناسبی را تولید کرده باشیم ولی حجم مشتریان و توان مالی آنها آنقدر محدود باشد که نشود یک کسبوکار پایدار را براساس آن برنامهریزی کرد. پس حجم بازار را همیشه مد نظر قرار دهیم.
رقابت
وجود رقابت فشرده در یک بازار خاص نیز یکی از دلایل شکست استارتاپهاست. باید سعی کنیم در اقیانوس قرمز وارد نشوید (منظور بازاریی است که رقابت در آن زیاد است) یا مطمئن شویم که از ارزش کلیدی و مزیت رقابتی ویژهای برخوردار هستند!
عدم تمرکز
در بعضی از تیمهای استارتاپی معمولا دیده میشود که میخواهند همه جوانب ایده را یکجا پیادهسازی کنند. این کار اشتباه است و ما باید یک روال تدریجی را برای ارائه ارزش و محصول به مشتری پیش بگیریم.
نداشتن عشق و علاقه و انگیزه کافی
هنگامی که تصمیم به راهاندازی یک استارتاپ گرفتیم به این نکته فکر کنیم که آیا حاضر هستید دو سال از عمرمان را بدون وقفه و با تمرکز بر روی این ایده صرف کنیم؟ با داشتن علاقه و انگیزه میتوانیم این مسیر را راحت تر طی کنید.
موقعیت جغرافیایی مناسب
ما باید یک واقعیت را قبول کنیم (البته آن را به یک محدودیت تبدیل نکنیم) که در برخی شهرها و موقعیتهای جغرافیایی ممکن است امکانات و منابع بهتری برای استارتاپ ما فراهم باشد. نمیگویم باید حتما مهاجرت کرد ولی شاید بتوان بهصورت ریموت هم از این منابع در موقعیت های جغرافیایی دیگر بهرهمند شد.
عدم سودآوری
ایده ای خوب است که منطبق بر نیازهای بازار است ولی شاید هزینه ارزش تولیدشده با درآمد کسبشده تناسب نداشته باشد. یعنی اینکه سود آنچنانی از این محصول و خدمتی که ارائه میدهیم نمیتوانیم کسب کنیم! عدم سودآوری باعث بروز مشکلات مالی، کم شدن انگیزه و… میشود.
فرسودگی فرآیند استارتاپی
این نکته خیلی مهم است که در طی کردن مسیر کارآفرینی تعادل را حفظ کنیم و خودمان را محدود به کار نکنیم. به تفریح و سلامت شخصی خود هم توجه داشته باشیم.. فرسودگی زمانی رخ میدهد که ساعتهای زیادی کار میکنیم و هیچ خروجی مناسبی حاصل نمیشود.
مشکلات قانونی
حفظ محرمانگی، نحوه تقسیم سهام، ثبت برند، مالیات ارزشگذاری و… ازجمله مسائلی است که باعث شکست تعداد زیادی از استارتاپها شده است. پس باید در برخورد با این مسائل محتاطانه قدم برداریم.