مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش فرآیند آگاهانه تعریف، ساختار، حفظ و اشتراک دانش و تجربه کارکنان در یک سازمان است. بنابراین شامل چرخهای از ایجاد، به اشتراکگذاری، ساختار و حسابرسی دانش است، تا اثربخشی دانش جمعی یک سازمان را به حداکثر رساند. هدف اصلی مدیریت دانش، بهبود کارایی سازمان و صرفهجویی در دانش شرکت است و غالبا منظور آن آموزش و یادگیری در یک سازمان یا مشتریان آن است.
سه حوزه اصلی مدیریت دانش
- جمعآوری دانش
- ذخیره دانش
- به اشتراکگذاری دانش
هدف این است که یادگیری سازمانی را ایجاد کنید و یک فرهنگ یادگیری ایجاد کنید، بنابراین اشتراکگذاری دانش تشویق میشود و برای کسانی که به دنبال یادگیری بهتر خود هستند انجام این کار آسان است.
دو نوع دانش اصلی در مدیریت دانش
-
دانش ضمنی (Tacit knowledge )
-
دانش صریح ( explicit knowledge)
دانش ضمنی: بصریتر است و با دیگران به اشتراک گذاشتهنمیشود. نمونههایی از دانش ضمنی تفکر ابتکاری و درک زبان بدن است.
دانش صریح: اطلاعاتی است که به راحتی کد میشود و آموزش مییابد، مانند نحوه تغییر تونر در چاپگر و معادلات ریاضی.
دلایل اهمیت مدیریت دانش
مدیریت دانش مهم است زیرا سبب افزایش کارایی و توانایی تصمیمگیری سازمان میشود. بنابراین برای اطمینان از اینکه همه کارمندان به تخصص کلی در سازمان دسترسی دارند، نیروی کار باهوشتری ساخته میشود که توانایی تصمیمگیری سریع و آگاهانه را دارند و به نفع شرکت است.
مدیریت دانش در هر شرکتی که میخواهد سهم خود را در بازار افزایش دهد، ابزاری مهم است. همچنین پرورش نوآوری در سازمان آسانتر است، مشتریان از افزایش دسترسی به بهترین روشها بهرهمند میشوند و گردش کارکنان کاهش مییابد. اهمیت مدیریت دانش هر ساله در حال افزایش است، با رقابت هرچه بیشتر بازار، یکی از بهترین راهها برای جلو ماندن در این منحنی، ایجاد سازمان خود به روشی هوشمند و انعطافپذیر است.
مزایای مدیریت دانش
- محیط کار کارآمدتر
- تصمیمگیری سریعتر
- افزایش همکاری
- ایجاد دانش سازمانی
- آموزش بهینه کارکنان
- افزایش شادی و حفظ کارکنان، به سبب ارزشگذاری دانش، آموزش و نوآوری
فرآیندهای مدیریت دانش
1)Discover : کشف دانش درون سازمان
در هر سازمانی، منابع مختلف دانش وجود دارد. در این مرحله، منابع دانش شناسایی میشوند و همچنین مشخص میشود که در چه زمینههایی میتوان مطالبی را از این دانش آموخت. فرآیند کشف به درک جامعی از جریان دانش سازمان کمک میکند.
2)Capture : گرفتن اطلاعات
هر سازمانی دانش گستردهای دارد که باید به صورت آگاهانه ذخیره و سازماندهی شود. با ایجاد سیستمی که طبقهبندی میشود، دانش بهراحتی قابل دسترسی است و ساختار سازمانی افزایش مییابد. بنابراین این مرحله شامل اسکن اسناد، استفاده از فراداده و نمایه سازی میباشد.
3)Process: روند کار
این مرحله شامل تجزیه و تحلیل عمیق دانش جمعآوری شده در دو مرحله قبلی است. سازمان باید دانش را سازماندهی و ارزیابی کند، تا بتواند آن را به بهترین نحو در ساختار سازمان قرار دهد. در نتیجه، در این مرحله یک سازمان باید تغییر فرهنگی را به سمت تقسیم دانش و ایجاد کارمندان به عنوان مبتکر ترویج کند.
4)Share & Benefit: به اشتراکگذاری و سودمند شدن
هدف از مدیریت دانش امکان دسترسی آسان به دانش در داخل سازمان است. ساخت سیستمی که کارایی لازم را داشته باشد اولین قدم است، اما افراد باید نحوه استفاده از آن سیستم را نیز فرا گیرند. بنابراین اجرای برنامههای آموزشی میتواند به افزایش درک سیستمهای مدیریت دانش کمک کند. در نهایت پس از استفاده از سیستم، شرکت از افزایش کارایی، تصمیمگیری بهتر و کارکنان مبتکرتر بهرهمند خواهد شد.