معرفی کتاب لذت علم

کتاب «لذت علم» نوشته جیم الخلیلی، نگرش ما را نسبت به قلمرو علم متحول می‌کند و آن را از موضوعی پیچیده و غیرقابل‌درک به یک الگوی فکری در دسترس و روشنگر تبدیل می‌کند.

دنیایی که ما امروز در آن زندگی می‌کنیم، مملو از تضادها است که تصمیم‌گیری آگاهانه را به یک کار دلهره‌آور تبدیل می‌کند. کتاب «لذت علم» نوشته جیم الخلیلی، نگرش ما را نسبت به قلمرو علم متحول می‌کند و آن را از موضوعی پیچیده و غیرقابل‌درک به یک الگوی فکری در دسترس و روشنگر تبدیل می‌کند.

 این الگوی فکری ما را قادر می‌سازد تا درک عمیق‌تری از جهان خود به دست بیاوریم و زندگی آگاهانه و رضایت‌بخشی داشته باشیم.

شاید بسیاری از  افراد معتقد باشند که افراد عادی نیازی به درک عمیق از علم و دستاوردهای آن ندارند اما جیم الخلیلی ثابت می‌کند که این باور اشتباه است و می‌تواند خطراتی را به‌دنبال داشته باشد.

نکته‌ای که او به آن اشاره می‌کند این است که از دیدگاه بیرونی، علم پدیده‌ای چالش‌برانگیز و پیچیده به نظر می‌رسد که باعث می‌شود قدرت ذهن خود را در درک مفاهیم علمی دست کم بگیریم.

نویسنده معتقد است که این تفکر مانع از انجام تحقیقات ضروری در موضوعات و طیف وسیعی از مسائل می‌شود و این طرز فکر به فرزندان ما نیز انتقال می‌یابد. در نتیجه، عدم درک ما از مسائل علمی باعث می‌شود که حتی  فرق بین بیماری‌های ویروسی و باکتریایی را ندانیم و به طور ناخواسته بر کیفیت زندگی ما تأثیر منفی می‌گذارد.

به گفته جیم الخلیلی با صرف زمان لازم، همه افراد می‌توانند به درک عمیقی از مفاهیم علمی دست یابند.

او همچنین با درنظرگرفتن این موضوع که همه‌ی افراد از هوش یکسانی برخوردار نیستند و مسلماً افرادی هستند که از هوش ریاضی و علمی استثنایی برخوردارند، همان‌طور که برخی دیگر استعداد ذاتی در هنر و سایر مشاغل دارند، اما این موضوع بدان معنا نیست که ما قادر به کسب دانش در حیطه‌‎ی موردعلاقه خود نباشیم. زیرا ناتوانی ما در عدم درک مطالب در وهله‌ی اول به کمبود اعتمادبه‌نفس افراد مربوط می‌شود تا محدودیت‌های ذهنی و هوش کم.

بسیاری از ما همیشه خود را در مقایسه با دیگران ضعیف‌تر و کم‌ارزش‌تر می‌دانیم. این مسئله ریشه در آگاهی ما از توانایی‌ها و شایستگی‌های خود دارد که باعث می‌شود مدام به روزی فکر کنیم که اطرافیان ما نیز متوجه کاستی‌ها و ناتوانایی ما در انجام کارها شوند.

اعتمادبه‌نفس نداشتن همان مانعی است که ما را از پرسش در یک سمینار باز می‌دارد، درحالی‌که اساتید بیشتر حتی سطحی‌ترین پرسش‌ها را مطرح می‌کنند. برخی از افراد این واقعیت را پذیرفته‌اند که در مورد همه موضوعات آگاهی ندارند و این کمبود دانش را به‌عنوان بخشی طبیعی از فرایند یادگیری می‌پذیرند.

نویسنده کتاب لذت علم از افراد می‌خواهد تا با خواندن این کتاب رویکرد منطقی‌تری در مواجه با مسائل اتخاذ کنند و مانند دانشمندان آموزش‌دیده با جهان تعامل داشته باشند.