حامد تاجالدین کارآفرین ایرانی، دانشآموخته مهندسی برق و کارشناسیارشد مدیریت بازرگانی از دانشگاه شریف است. وی در سال 1389 برای ادامه تحصیل به کانادا سفر کرد و موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته کسبوکار از دانشگاه یورک شد. تاج الدین در سال 1390 پلتفرمی را با هدف همکاری با اینستاگرام راهاندازی کرد اما موفقیتآمیز نبود. پس از آن حامد تاج الدین به ایران بازگشت و در سال 1394 استارتاپ آچاره را به همراه سه دانشجوی برق شریف تأسیس کرد.
ورود حامد تاجالدین به دانشگاه
تاجالدین علیرغم علاقه شدیدی که به رشته کامپیوتر داشت، در سال 1381 تحت تأثیر مشاور تحصیلی خود تصمیم به ادامه تحصیل در رشته برق گرفت. محیط آکادمیک برای او جذابیت چندانی نداشت و بیشتر پروژههای عملی-کامپیوتری را دنبال میکرد.
وی در دوران دانشجویی خود در پروژه موشهای هوشمند در قطب رباتیک شرکت داشت و با گروه Res-Q (رباتهای زندهیاب در بلایای طبیعی) همکاری کرد. به عقیده او یک مسئله اساسی در صنعت کامپیوتر فقدان مهارتهای نرم و تعامل در بین افراد باهوش است. وی بر اساس این باور پس از گذراندن دوره کارشناسی مهندسی برق از سال (1381 تا 1385) در مقطع کارشناسیارشد به ادامه تحصیل در رشته MBA پرداخت. او در دوران تحصیل کارشناسیارشد خود علیرغم مواجهه با چالشهای متعدد و با همکاری دانشجویان دانشگاه شریف برای اولینبار یک بازی ایرانی طراحی کرد. پس از دانشآموختگی، او تصمیم به ادامه تحصیل در مقطع دکترا گرفت و برای ادامه تحصیل به کانادا سفر کرد.
در ابتدای سفر به کانادا این کارآفرین ایرانی سعی کرد تا تعدادی از دانشجویان دانشگاه شریف را در خارج از کشور پیدا کند. او پس از یافتن این افراد، گروه 8 نفرهای را تشکیل داد اما به علت دور بودن اعضای آن از نظر جغرافیایی، گروه از هم پاشید. این تجربه باعث شد که تا در هنگام تشکیل مجدد گروه، نزدیکی جغرافیایی اعضای تیم را در اولویت قرار دهد.
در سال اول دکتری، او برخلاف همکلاسیهایش بیشتر وقت خود را به کار و ایدههایش اختصاص داد. او روزانه 16 ساعت کار میکرد و در نهایت مجبور شد که دکتری را به طور کامل کنار بگذارد. تاجالدین و تیمش روی ایده استوری اینستاگرام کار میکردند و هدفشان فروش این محصول به اینستاگرام بود. این اقدام در سالهای 1389-1390 صورت گرفت، زمانی که اینستاگرام هنوز بخش استوری را نداشت.
ارائه ایده در سیلیکونولی با هدف جذب سرمایهگذار
اعضای گروه تمامی کارهای مربوط به سایت از جمله کدنویسی را بر عهده داشتند درحالیکه حامد تاجالدین نقش مذاکرهکننده را ایفا میکرد و اقدامات قانونی را برای جذب سرمایهگذار انجام میداد.
برای جذب سرمایهگذار در سیلیکونولی او باید ایده خود را به زبان انگلیسی در بازه زمانی دودقیقهای ارائه میکرد و سرمایهگذاران را متقاعد میکرد تا 200 هزار دلار روی ایده او سرمایهگذاری کنند. اگرچه یک سرمایهگذار به صورت شفاهی متعهد به پرداخت مبلغی در طول مذاکرات شد، اما هیچ توافقنامه کتبی امضا نشد.
بااینحال پس از بحث و گفتگو با اعضای تیم، این پروژه نیز با شکست مواجه شد، زیرا آنها از نظر جغرافیایی دور بودند و به دلیل اهداف و برنامههای متفاوت، تمایلی به تغییر محل سکونت خود برای کسبوکار نداشتند
برگشت کارآفرینی ایرانی به وطن و راهاندازی آچاره
این کارآفرین ایرانی در پی تلاش ناموفق خود تصمیم گرفت به ایران بازگردد و کسبوکاری را در ایران راهاندازی کند. در شهریور 1393 وی به ایران بازگشت.
او در ابتدا ایده استارتاپی خود را با بهمن امام، مدیرعامل شرکت ریختهگری فولاد در قزوین در میان گذاشت و ایشان برای راهاندازی آچاره اعلام آمادگی کردند. بیشتر تمرکز او بر بخش جذب سرمایه بود و از دوستش حسام صلواتی برای انجام جنبههای فنی استارتاپ کمک گرفت.
در نهایت آچاره با هدف ایجاد ارتباط بین افراد فاقد تمکن مالی و وقت آزاد و کسانی که منابع پولی در اختیار داشتند؛ اما با محدودیت زمانی مواجه بودند، راهاندازی شد. نمونه خارجی و موفق این ایده استارتاپ HANDY بود. با گذشت زمان، آچاره موفق شد در دو مرحله مجزا سرمایهگذار جذب کند.
نحوه عملکرد پلتفرم آچاره چگونه است؟
آچاره یک پلتفرم خدماتی است که برای افراد پرمشغلهای طراحی شده است که برای کارهایی مانند نظافت، قالیشویی، تعمیرات، لولهکشی و نگهداری خودرو به کمک نیاز دارند. مشتریان میتوانند بهراحتی از طریق وبسایت و اپلیکیشن آچاره به این خدمات دسترسی داشته باشند. نیروهای خدماتی آچاره از فیلترهای سختی عبور میکنند و مورداعتماد هستند.
برند آچاره برای اسکیلآپ با چالشهایی روبهرو بود که میتوان آنها در چند دسته طبقهبندی کرد:
- ماهیت کسبوکار: اولین چالش مستقیماً با ماهیت متمایز کسبوکار و محصول آن مرتبط است. آچاره و کسبوکارهای مشابه معمولاً زمان قابلتوجهی تقریباً 10 تا 15 سال را برای غلبه بر این چالشها اختصاص میدهند.
2. تنوع خدمات: چالش بعدی تنوع خدمات در آچاره است، درحالیکه که افراد و شرکتهای زیادی این خدمات را ارائه میدهند.
- فروش جانبی: موضوع دیگری که باید در نظر گرفت فروش جانبی کاربرمحور است. فروش جانبی شامل اطلاعرسانی به مشتریان در مورد خدمات اضافی در حین ارائه خدمات اولیه است. بهعنوانمثال، ممکن است به مشتری که از خدمات نقاشی ما استفاده کرده است بگوییم که نظافت بَعد از نقاشی را هم به ما بسپارید.
- ساختار سازمانی: ساختار سازمانی عامل مهم دیگر است. با گسترش اندازه تیم، پیچیدگی حل مسائل ساختار سازمانی افزایش مییابد که منجر به تشدید چالشهای بین سازمانی میشود.
- جذب سرمایه: وجود سهامدارانی که جزو اعضای اصلی شرکت نیستند میتواند منجر به بروز مسائل شود.
- حاکمیت: متأسفانه زیرساختهای قانونی در کشور ما پاسخگوی استارتاپها نیست، زیرا تمرکز اصلی آن در حمایت از اقتصاد است. مهم نیست در کجای دنیا قرار دارید، تعامل با ارگانهای دولتی برای پیشرفت یک استارتاپ ضروری است و این چالشی است که فراتر از مرزها است و مختص ایران نیست.
برای موفقیت در کسبوکارتان پذیرش همه این چالشها ضروری است، زیرا همهی آنها میتوانند بر کسبوکار شما تأثیر بگذارند و رسیدن به موفقیت را دشوار کنند.