دانشآموزان در سراسر جهان از ابزارهای هوش مصنوعی برای نوشتن مقالات و انجام تکالیف خود استفاده میکنند و معلمان نیز از ابزارهای مشابه برای ارزیابی آزمونها بهره میبرند. مقصد نهایی کجاست؟ آیا امکان بازگشت آموزش به دوران قبل از ظهور هوش مصنوعی وجود دارد؟
تعداد زیادی از دانشآموزان دبیرستانی و دانشگاهی مشتاقانه از ابزارهای نوشتاری محبوب هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT و OpenAI استقبال کردند. انگیزهی استفاده از این ابزارها کاملاً مشهود است، زیرا با استفاده از چند دستور ساده آنها قادر به جستجوی سریع در مخازن گسترده مقالات، کتابها و آرشیوهای خود هستند و موفق شدند که تعدادی از معلمان را فریب دهند که در آن مقطع زمانی فاقد آگاهی لازم برای شناسایی نشانههای آشکار دستکاری هوش مصنوعی بودند.
طبق نظرسنجیهای انجام شده توسط Pew Research، تقریباً 20 درصد از دانشآموزان دبیرستانی که با ChatGPT آشنا هستند از ابزارهای هوشمصنوعی برای انجام تکالیف تحصیلی خود استفاده میکنند. آموزش عالی نیز در حال تجربه تحول مشابهی است. طبق گزارش منتشر شده توسط Intelligent.com، یک مجله آموزشی آنلاین، بخش قابلتوجهی از دانشجویان در ایالات متحده (37 درصد) از ChatGPT برای اهداف مختلفی مانند تولید ایدههای جدید، نوشتن مقالات دانشگاهی یا حتی هر دو استفاده میکنند.
اکنون ابزارهای هوش مصنوعی به طور فزایندهای در ارزیابی مقالات دانشگاهی مورداستفاده قرار میگیرند. Turnitin، یک شرکت معروف کشف سرقت ادبی، اخیراً نشانههایی از دستکاری هوش مصنوعی در 22 میلیون مقاله دانشگاهی از کالجها و دبیرستانها کشف کرده است. Turnitin گزارش داد که 11 درصد از 200 میلیون مقاله ارسال شده در سال 2023 حاوی بیش از 20 درصد محتوایی بود که گمان میرفت با استفاده از فناوری هوش مصنوعی تولید شده است.
مدت کوتاهی پس از اینکه دانشآموزان شروع به استفاده از ابزارهای نوشتن هوش مصنوعی کردند، معلمان بهسرعت به سایر مدلهای هوش مصنوعی روی آوردند تا با استفاده از آنها مقابله کنند. علیرغم محبوبیت ChatGPT، منتقدان معتقدند که ابزارهای تشخیص هوش مصنوعی هنوز راه زیادی تا رسیدن به نقطه ایدهآل دارند. محدودیت ابزارهای تشخیص هوش مصنوعی فراتر از مسائل مربوط بهدقت است و چالشهای مختلف دیگر را در بر میگیرد.
اتکای بیش از حد به این سیستمهای تشخیص نوپا میتواند منجر به تنبیه ناعادلانه دانشآموزانی شود که از نرمافزار هوش مصنوعی استفاده میکنند که ممکن است در شرایط دیگر مفید باشد. اتفاقی مشابه چندی پیش در مورد مارلی استیونز، دانشجوی دانشگاه جورجیا شمالی رخ داد که در آن یک ابزار تشخیص هوش مصنوعی او را به دلیل استفاده از Grammarly، یک ابزار تصحیح نوشتاری پرکاربرد، متهم به تقلب کرد. استیونز معتقد است که در آن مقاله به او نمره صفر داده شده است که در نتیجه او را از بورسیهای که به دنبال آن بود محروم کرد.
مدارس چگونه با نفوذ فزاینده هوش مصنوعی سازگار میشوند؟
استفاده از ChatGPT و ابزارهای مرتبط با آن توسط تعدادی از مدارس مهم در نیویورک و لسآنجلس به طور کامل ممنوع شده است. استادان دانشگاههای ایالات متحده علیرغم تشخیص وجود نقصهایی در دقت و صحت آن، بهناچار استفاده از نرمافزار تشخیص هوش مصنوعی را شروع کردهاند. از سوی دیگر، کسانی هستند که با اشتیاق بیشتری از ابزارهای آموزشی هوش مصنوعی استقبال میکنند و رویکرد متفاوتی را اتخاذ میکنند.
آژانس آموزشی تگزاس با معرفی «سیستم نمرهدهی خودکار» برای جایگزینی تعداد قابلتوجهی از نمرات آزمون استاندارد شده انسانی، گامی روبهجلو برداشته است. به ادعای این آژانس، سیستم جدید توسعهیافته هدف ارزیابی پاسخهای کتبی آزاد در آزمون عمومی ایالت متحده، پیشبینی میشود که منجر به صرفهجویی سالانه 15 تا 20 میلیون دلاری شود. علاوه بر این، انتظار میرود که حدود 2000 نمرهگذار اوراق امتحانی شغل خود را از دست بدهند.
اگرچه این احتمال وجود دارد که ابزارهای تشخیص متون نوشته شده توسط هوش مصنوعی برای افزایش دقت و بهحداقلرساندن موارد مثبت کاذب پیشرفت کنند، اما بعید است که آنها بهتنهایی بتوانند آموزش را به زمانی قبل از ChatGPT بازگردانند. برخی از دانشگاهیان پیشنهاد میکنند که معلمان باید بهجای مقاومت در برابر این رویکرد جدید، از ابزارهای هوش مصنوعی در محیطهای آموزشی استفاده کنند و دانشآموزان را در استفاده مؤثر از آنها راهنمایی کنند.
بااینحال، اگر هوش مصنوعی واقعاً تغییری اساسی در زمینه اقتصادی ایجاد کند، افراد همیشه میتوانند زمان خود را برای کسب مهارتهای لازم برای آموزش هوش مصنوعی اختصاص دهند و از این طریق در شکلدهی چارچوب آیندهی تحت سلطهی هوش مصنوعی مشارکت کنند.