وقتی کسب و کار شما به نقطه سربه سر میرسد، کل فروش شما با کل هزینههای مخارج کسب و کار شما برابر است. این بدان معنی است که شما به همان مقدار در کسب و کار خود پول دریافت میکنید که برای تأمین هزینههای خود و اداره کسب و کارتان نیاز دارید. هنگامی که شما تعادل برقرار میکنید، کسب و کار شما سود ندارد. اما ضرر هم ندارد.
به طور معمول، اولین باری که به نقطه سربه سر میرسید به معنای چرخش مثبت کسب و کار شما است و هنگام تساوی، بالاخره به اندازه کافی هزینه میکنید تا بتوانید هزینههای عملیاتی خود را نیز تأمین کنید.
یافتن نقطه تساوی میتواند در تعیین نیاز به انجام یکی از موارد زیر یا هر دو به شما کمک کند:
- قیمتهای خود را افزایش دهید
- هزینهها را قطع کنید
اگر درآمد کسب و کار شما کمتر از نقطه سربه سر است، ضرر میکنید. اما اگر درآمد شما بیش از حد باشد، به سود خواهید رسید.
تمایز استفاده از نقطه تساوی و نظارت بر آن
برای تعیین میزان مبلغی که برای تأمین هزینهها یا کسب سود به فروش نیاز دارید، از نقطه تساوی استفاده کنید و برای کمک به تنظیم بودجه، کنترل هزینهها و تصمیمگیری در مورد استراتژی قیمت، بر نقطه تساوی خود نظارت داشتهباشید.
ملزومات فرمول نقطه تساوی
برای یادگیری نحوه یافتن نقطه تساوی، باید فرمول آن را بدانید. برای دانستن نحوه محاسبه نقطه تساوی، به موارد زیر نیاز دارید:
- هزینههای ثابت
- هزینههای متغیر
- قیمت فروش محصول
تفاوت بین هزینههای ثابت و متغیر چیست؟
هزینههای ثابت هزینههایی هستند که بدون توجه به میزان فروش شما ثابت میمانند، مانند هزینههایی که شما برای امور اداری کسب و کار خود میپردازید، مانند اجاره و بیمه.
از طرف دیگر، هزینههای متغیر براساس فعالیت فروش شما تغییر میکند. وقتی کالاهای بیشتری میفروشید، هزینههای متغیر شما نیز افزایش مییابد. نمونههایی از هزینههای متغیر شامل مواد مستقیم و نیروی کار مستقیم است و قیمت فروش شما مبلغی است که برای یک واحد یا محصول شارژ میکنید.
فرمول نقطه تساوی
نقطه شکست هر واحد = هزینههای ثابت/ (قیمت فروش هر واحد – هزینههای متغیر برای هر واحد)
قیمت فروش در واحد، منهای هزینه متغیر در هر واحد را نیز «حاشیه سود» مینامند. حاشیه مشارکت به شما نشان میدهد که چه میزان سود خانگی را از فروش کسب میکنید.