مفهوم ایده‌‎پردازی

ایده‌پردازی سومین مرحله در فرآیند طراحی و تفکر است که روشی متمرکز برای حل مشکلات است. ایده‌پردازی دوره‌ای است که هم‌کاری تیمی در بالاترین حد خود قرار دارد؛ بنابراین مکالمه آزاد می‌تواند تولید ایده و راه‌حل برای یک مشکل تعریف شده را تضمین کند.

تکنیک‌های ایده‌پردازی موثر

  1. طوفان مغزی

طوفان مغزی یک تکنیک شناخته شده‌است که از تعامل بین گروهی از مردم برای ایجاد راه‌حل با تکیه بر ایده‌های یکدیگر استفاده می‌کند. برای طوفان مغزی موثر، از این تکنیک با گروهی حدود پنج تا هفت شرکت‌کننده استفاده کنید. داشتن گروه کوچک‌تر و محدود کردن جلسه طوفان فکری به 20 دقیقه به تمرکز گفتگو کمک می‌کند. سعی کنید برای ایجاد ایده‌های متنوع‌تر، مشارکت‌کنندگان با دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیرید. برای برپایی یک جلسه طوفان فکری، به شخصی نیاز دارید که مطمئن شوید همه صداها شنیده می‌شوند و مکالمه را هدایت می‌کند. شرکت‌کنندگان باید ایده‌ها را مطرح کنند، به یکدیگر گوش دهند، سپس آن‌ها را به صورت گروهی توسعه داده و در مورد آن‌ها بحث کنند.

  1. بدترین ایده

بدترین تکنیک ایده از شرکت‌کنندگان می‌خواهد تا بدترین راه‌حل خود را برای یک مشکل ارائه دهند. در حالی که یک جلسه طوفان مغزی همه ایده‌ها را تشویق می‌کند، برخی از افراد ممکن است هنوز از انتقاد احتمالی عصبی باشند. این تکنیک این ترس را از بین می‌برد زیرا از ایده‌های بد استقبال می‌کند. غالبا محیط سرگرم‌کننده‌تری را فراهم می‌کند، زیرا شرکت‌کنندگان سعی می‌کنند یکدیگر را سرگرم کنند و از خلاقیت خود برای ایجاد ایده‌های مضحک استفاده نمایند. هنگامی که تیم شما بدترین ایده‌های خود را ارائه می‌دهد، مسئول جلسه از آن‌ها می‌خواهد ویژگی‌هایی را که این ایده‌ها را بد می‌کند لیست کنند. حتی بحث درباره بدترین ایده‌ها می‌تواند منجر به ارتباطات یا منابع الهام شود که می‌تواند به راه‌حل‌های مثبت منجر شود و ارزش غیر منتظره آن‌ها را نشان دهد.

  1. داستان‌نویسی

داستان‌نویسی یک تکنیک مفید در هنگام طراحی یا بهبود فرآیندها است. بنابراین شرکت‌کنندگان یک داستان بصری ایجاد می‌کنند که ایده‌های آن‌ها و نتایج احتمالی آن ایده‌ها را ارائه می‌دهد و به آن‌ها اجازه می‌دهد بفهمند چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی نیاز به بهبود دارد.

داستان‌نویسی را به صورت مرحله‌ای رسم کنید و هر مرحله را با استفاده از مربع‌های پر از متن یا تصاویری مشخص کرده و با فلش بین آن‌ها را نشان دهید. بنابراین وقتی به هر مرحله از فرآیند نگاه می‌کنید، به این فکر کنید که چگونه می‌خواهید کاربران شما، آن مرحله را احساس کنند یا با آن ارتباط برقرار کنند، سپس تعیین کنید که چه راه‌حل‌ها یا ایده‌هایی این کار را ممکن می‌کند. داستان‌نویسی هر مرحله از روند شما نیز می‌تواند مفید باشد، زیرا ممکن است متوجه شوید که یک مرحله ضروری را از دست داده‌اید.

  1. نقشه‌برداری ذهنی (برنامه‌ریزی ذهنی)

برنامه‌ریزی ذهنی یک تکنیک بصری است که بین مشکلی که تیم شما سعی در حل آن دارد و راه‌حل‌های بالقوه ارتباط برقرار می‌کند. در وسط یک تکه کاغذ یا تخته سفید، مشکل خود یا کلمه کلیدی مربوط به مشکل را بنویسید. در ناحیه پیرامون آن بیانیه، هرگونه راه‌حل یا ایده‌ای که توسط تیم مطرح شده‌است را توصیف کرده و با استفاده از خطوط آن‌ها را به موضوع اصلی پیوند می‌دهید. سپس یک قسمت دیگر اضافه کنید که نحوه دست‌یابی به راه‌حل‌های پیشنهادی را مشخص می‌کند و آن‌ها را به قسمت قبلی پیوند می‌دهد.

  1. نوشته ذهنی یا ذهن‌نویسی

Brainwriting نسخه‌ای از طوفان مغزی است که برای شرکت‌کنندگان درون‌گرا بیش‌تر خوب عمل می‌کند. هر فرد یک تکه کاغذ دارد و پنج دقیقه فرصت دارد تا تعداد زیادی راه‌حل برای مشکلی که تیم شما می‌خواهد حل کند را بنویسد. در پایان آن زمان، آن‌ها کاغذ خود را به شرکت‌کننده دیگری منتقل می‌کنند، که بر اساس ایده‌هایی که نوشته بود، کار می‌کند. شما این روند را تا زمانی که همه مشارکت کرده‌اند تکرار کنید، سپس یک مجری همه مقالات را جمع‌آوری کرده و آن‌ها را نمایش می‌دهد. پس از نمایش، همه در مورد هر ایده بحث می‌کنند و تعیین می‌کنند که کدام یک نیازهای شما را بهتر برطرف می‌کند. اکنون می‌توانید این مفاهیم را برای استفاده احتمالی بهبود و ایجاد کنید.

مزیت این تکنیک این است که به همه اجازه می‌دهد تا در فرآیند ایده‌پردازی مشارکت داشته‌باشند و ایده‌های خود را در نظر بگیرند. بنابراین در جلسات معمول طوفان فکری، برخی از افراد کم‌تر صحبت می‌کنند، در حالی که دیگران ممکن است بر مکالمه مسلط باشند، بنابراین این امر به اطمینان از یک محیط عادلانه کمک می‌کند.