شاهرخ ظهیری کار‌آفرین و بنیان‌گذار شرکت مهرام

شاهرخ ظهیری بنیان‌گذار شرکت مهرام

 ظهیری و شغل معلمی

آقای ظهیری سال ۱۳۰۹ در شهرستان ملایر به دنیا آمد. بعدها همزمان با شغل معلمی موفق شد وارد دانشگاه شود و لیسانس رشته حقوق قضایی را کسب کند و شاهرخ توانست از معلمی به دبیری ارتقا رتبه پیدا کند. شاهرخ فکرهای بسیار بزرگی در سر می‌پروراند، بنابراین تصمیم گرفت در کنار تدریس، شغل دیگری را نیز آغاز کند، تحصیل‌دار یک کارخانه پارچه‌ بافی شد و رفته رفته به علت صداقتی که داشت و چون در کار بازاریابی ماهر بود، مورد توجه صاحبان کارخانه قرار گرفت.

کارآفرینی به شیوه شاهرخ ظهیری

مهندس شاهرخ ظهیری مدیر شرکت مه‌ کشت شد که کار تجارت و واردات تراکتور و کمباین را داشت و در سال ۱۳۴۹ ظهیری به همراه تاسیس یک شرکت دیگر، مهرام را با یک میلیون تومان سرمایه تأسیس کرد.

ظهیری اولین تولید‌کننده سس مایونز در ایران

از بزرگ‌‌ترین خلاقیت مهندس شاهرخ ظهیری با مهرام تولید کردن سس مایونز است. شاید باور نکنید اما آن زمان کسی نمی‌‌دانست مایونز چیست و حتی چگونه خورده می‌‌شود و مصرفش برای چه چیز می‌باشد.

برای آغاز کار مهرام، به طور مثال آن‌ها به سراغ تولید کردن رب گوجه‌ فرنگی که همگان آن را می‌‌شناختند نرفتند. آن‌ها خلاقیت ایجاد کردند تا یک فرهنگ غذایی مدرن در کشور به وجود آید، تا جایی که هنگام جنگ تحمیلی سس مایونز بازار سیاه پیدا کرد!

در آن دوران که کامپیوتر وجود نداشت. به ویزیتورهای خود گفت تاریخ تولد مغازه‌ دارها را که اکثرا آذری‌ زبان بودند را بگیرند و او براساس تاریخ تولد افراد کارت‌ تبریک چاپ کرد و با یک سبد گل برایشان ارسال می‌کرد. سپس مغازه دارها به آن‌ها تلفن می‌‌کردند و می‌‌گفتند که ما خودمان هم یادمان نبود تولدمان کی است و تشکر می‌کردند و به این علت رفته رفته فروششان افزایش یافت.صادرات محصولات مهرام به آمریکا

در زمانی که ایران درگیر تحریم ایالات متحده بود. به همین دلیل آقای ظهیری ناچار بود که محصولات خود را از طریق دوبی به آمریکا صادر کند. محموله صادراتی او در طی ۱۵ روز با کشتی از دوبی به آمریکا می‌رسید.

راز موفقیت شاهرخ ظهیری

صداقت، مقاومت و پشتکار

پیشرفت آقای شاهرخ ظهیری از زبان خود

من درس‌ها گرفتم و این درس‌ها را به کار بستم. من صداقت و درستی را از کف بازار یاد گرفتم. یادم نمی‌رود. برای کارخانه پارچه درخشان یزد پنبه می‌خریدم. من به عنوان تحصیل دار کارخانه می‌رفتم تا پول پنبه را بدهم.